سفارش تبلیغ
صبا ویژن

تأثیرات فارسی و هلنیستی

 

برخی از آخرالزمان (مثلاً جودیت ، توبیت) ممکن است در دوره پارسی (قرن 6 تا 4 قبل از میلاد ) نوشته شده باشد ، اما ، به استثنای این استثناهای احتمالی ، همه آپوکریفا و کاذب سنگ در دوره هلنیسم نوشته شده اند (حدود 300 BCE –c. 300 CE ). با این حال تأثیر از  فرهنگ و آیین پارسی گاهی حتی در کارهای نسبتاً متاخر یهودی ، به ویژه در ادبیات آخرالزمانی یهود قابل ردیابی است (به بخش آخرالزمانی نگاه کنید ). نفوذ پارسی با این واقعیت تسهیل می شود که هر دو آیین یهود و پارس آیکون نمادین هستند (در برابر احترام یا پرستش تصاویر) و مخالف بت پرستی هستند و به علاقه شناسی (آموزه های آخرین زمان ها) علاقه نشان می دهند.

اگرچه چنین قرابتی بین یهودیت و فرهنگ هلنیستی وجود نداشت ، اما فعالیت ادبی در میان یهودیان هلنیست به طور کلی یونانی بود: نویسندگان یهودی نویسنده یونانی عمدتا در مفاهیم یونانی فکر می کردند ، از اصطلاحات اصیل یونانی استفاده می کردند و بسیاری از آثار خود را در ادبیات یونان نوشتند تشکیل می دهد.

        

اگر چه  نویسندگان یهودی هلنیست بعضی اوقات از فرم های کتاب مقدس تقلید می کردند ، آنها چنین اشکالی را از کتاب مقدس یونانی خود (هفت سین) آموختند . بسیاری از محصولات یونانی که توسط یهودیان نوشته می شدند ، به عنوان تبلیغات مذهبی عمل می کردند و احتمالاً بسیاری از مشرکان را تحت تأثیر قرار می دادند تا به پیروی از دین مبدل شوند ، یا حداقل ایمان دینی خود را کنار بگذارند و "خداپسند" شوند. بنابراین ، ادبیات یهودی که به یونانی نوشته شده است ، بعداً می تواند توسط مسیحیت برای اهداف مشابهی استفاده شود.

تاثیر  یونانی بر آثار یهودی نوشته شده به زبان عبری یا آرامی در فلسطین در دوره بین بنیادی به هیچ وجه به اندازه آثار یهودی نگاشته شده در بین یونانیان قابل توجه نبود.  دیاسپورا (یهودیانی که در خارج از فلسطین زندگی می کنند). در فلسطین، دین و فرهنگ با تشکیل یک وحدت و یونانی از طبقات بالا در اورشلیم قبل از جنگ Maccabean (167-142 پیش از میلاد ) به برخی از خانواده ها که تمدن یونانی برای اهداف عملی پذیرفته است محدود شده است. یهودیان در فلسطین فرهنگ مستقل و شکوفائی مبتنی بر آرمانهای مذهبی را توسعه دادند. یهودیان فلسطینی که بدون هیچ گونه خلل در سنت دینی قدرتمند خود و با تحصیلات غیر یونانی خود زندگی می کردند ، قادر به تولید آثار ادبی بدون شواهد قابل توجه از تأثیر یونان بودند. زبان این ادبیات هر دو بود آرامی و عبری. تحت احیا national ملی در دوره مکابی ، عبری به عنوان زبان ادبیات یهود در فلسطین رواج یافت. اما از آنجا که آرامی در کل مدت در فلسطین یک زبان گفتاری بود ، برخی از آثار ادبی موجود یهودیان فلسطینی در دوره مکابی و رومی احتمالاً در اصل نیز به زبان آرامی نوشته شده است.

    

 آخرالزمانی

در ادبیات بین بنیادی یهود روند خاصی ایجاد شد: یعنی آخرالزمانی. آپوکالیپسیس اصطلاحی یونانی به معنای "افشای اسرار الهی" است ، هم در مورد ماهیت خدا و هم در مورد روزهای آخر (فرجام شناسی). نوشته های آخرالزمانی هم در یهودیت و هم در مسیحیت ساخته شده است. یکی از آنها (کتاب دانیال) در آیین یهود و دیگری (کتاب مکاشفه) در عهد جدید پذیرفته شد . آخرالزمانهای دیگر بخشی از سودوپیگرافا را تشکیل می دهند و تأثیرات آخرالزمانی یا رویکردهای مشابه در برخی از آخرالزمان یافت می شود. طومارهای فرقه گرای دریای مرده آثار یک جنبش آخرالزمانی هستند ، گرچه همه آنها به سبک آخرالزمان نگاشته نشده اند. Sibylline Oracles ، در متن یهودیان ، بخشی از ادبیات هلنیستی یهود است. از آنجا که حاوی پیشگوییهای فرجام شناختی درباره فنا و رستگاری در آینده است ، آخرالزمانی است ، اما در جدال خود علیه بت پرستی و عذرخواهی از ایمان یهود ، محصولی از ادبیات تبلیغاتی هلنیست یهود است. از آنجا که یکی از مضامین اصلی آخرالزمانی ، رستگاری در آینده است ، امیدهای مسیحی که شامل ظهور یک فرد نجات دهنده است ، معمولاً موضوع آخرالزمانی یهودی بین بنیادی است.

نوشته های آخرالزمانی

آثار آخرالزمانی نشانگر تأثیر پارسیان است

اسدرا

"عزرا یونان" که گاهی اوقات I (یا II یا III) نامیده می شود اسدرا در اوایل کلیسا از محبوبیت قابل توجهی برخوردار بود اما اعتبار خود را در قرون وسطی در کلیسای لاتین از دست داد . در اصلاح شورای ترنت (1545-1563)، در کلیسای کاتولیک روم دیگر آن را به عنوان به رسمیت شناخته شده متعارف و تنزل آن در کتاب مقدس لاتین به پایان، به عنوان ضمیمه به عهد جدید. یکی از دلایل غیر متعارف بودن آن در غرب این است که "عزرا یونان" حاوی مطالبی است موازی با کتاب های مقدس کتاب مقدس ، عزرا، و Nehemiah اما در بازخوانی متنی (نقاط تجدیدنظر انتقادی) و گاهی اوقات در ترتیب داستان ها متفاوت است. محتوای کتاب تاریخ یهودیان است از جشن عید فصح در زمان پادشاه یوشیا (قرن 7 قبل از میلاد ) تا قرائت قانون در زمان عزرا (قرن 5 قبل از میلاد ). گرچه "عزرا یونانی" با یونانی اصطلاحی نوشته شده است ، اما احتمالاً ترجمه ای یونانی از یک تغییر ناشناخته عبری و آرامی از مطالب موجود در کتاب های مقدس کتاب تواریخ ، عزرا و نحمیا است. بخش مهمی از این کتاب (3: 1–5: 6) ، داستان سه جوان در دربارداریوش ، هیچ مشابهتی در کتابهای متعارف ندارد. این داستان مربوط به بحث و گفتگو بین سه نگهبان پیش از داریوش ، پادشاه ایران ، در مورد این س ofال است که آنها از همه قویتر چه چیزهایی می دانند. جوان اول ادعا می کند که شراب است ، دومی می گوید که این پادشاه است ، و سوم که با کتاب مقدس شناخته می شودزروبابل (شاهزاده ای از تبار داوودی که فرمانروای داریوش شد ،) نظر خود را بیان می کند که "زنان قوی ترند ، اما حقیقت بر همه چیز پیروز است." او به عنوان پیروز تحسین می شود ، و به عنوان پاداش ، از داریوش می خواهد اورشلیم و معبد آن را بازسازی کند. داستان بدیهی است که در دو مرحله نوشته شده است: در ابتدا ، رقابت در مورد شراب ، پادشاه و زنان بود ، اما بعدا ،حقیقت اضافه شد حقیقت یکی از مفاهیم اصلی مذهب پارسی است و رقابت در آن قبل از یک پادشاه ایرانی است. بنابراین به نظر می رسد که این داستان فارسی ریشه دارد و با شناسایی جوان سوم با زروبابل ، یهودی شده است.

جودیت

کتاب جودیت از نظر کتاب مقدس استر شبیه کتاب استر است زیرا همچنین توصیف می کند که چگونه یک زن با حیله گری و جسارت خود مردم خود را از قتل عام قریب الوقوع نجات داد. نام قهرمان قبلاً در Gen. 26:34 به عنوان همسر غیر یهودی عیسو آمده است ، اما در کتابجودیت به وضوح دارای ارزش نمادین است. جودیت یک زن یهودی نمونه است. او عمل است که احتمالا تحت تاثیر حساب از 12th-قرن اختراع سال قبل از میلاد زن قاینجائل (داور 5: 24–27) ، که با رانندگی میخ چادر از سر او ، ژنرال کنعانی سیسرا را کشت.

داستان به وضوح داستانی است و تجارب موجود در آن عمدی است: آنها نشان می دهند که داستان خود یک داستان صرف است. این کتاب در مورد پیروزینبوکدنصر ، "که بر آشوریان در نینوا سلطنت کرد" (نام پادشاه بابل ، نبوکدرزر قرن 7 و 6 م ) در زمان ارفاکساد ، پادشاه مادها ، ناشناخته است. از آنجا که ملل غربی امپراتوری نبوکدنصر از کمک به او امتناع ورزیده بودند ، پادشاه به فرمانده کل خود دستور داد ،هولوفرنس (نام فارسی) ، برای تحمیل تسلیم به ملت های شورشی. هلوفرنس در تحت سلطه قرار دادن این کشورها مقدسات آنها را نابود کرد و اعلام کرد که از این پس نبوکدنصر به تنهایی باید به عنوان یک خدا مورد پرستش قرار گیرد. بنابراین ، یهودیانی که اخیراً از اسارت بابل (قرن 6 قبل از میلاد) برگشته بودند) و معبد را بازسازی کردند ، مجبور شدند خود را برای جنگ آماده کنند. هولوفرنس بتولیا را محاصره کرد (در غیر این صورت ناشناخته است) ، که به عنوان یک نقطه مهم استراتژیک در راه اورشلیم توصیف می شود. به دلیل محاصره طولانی ، ساکنان می خواستند شهر خود را تسلیم کنند ، اما جودیت مردم را ترغیب کرد که تسلیم را به مدت 5 روز به تأخیر بیندازند. جودیت بیوه ای نیکوکار ، متدین و زیبا بود. او لباس عزاداری خود را درآورد ، از شهر خارج شد ، وارد اردوگاه هولوفرنس شد و او را پیش او آوردند. روز چهارم ، هولوفرنس تصمیم به اغوای جودیت گرفت و او را به داخل چادر دعوت کرد. او بیش از هر زمان دیگری شراب نوشید. جودیت پس از آنکه دچار مبهوت مستی شد ، سر خود را با شمشیر قطع کرد و با سر به بتولیا بازگشت. یهودیان سر هولوفرنس را بیرون از دیوار شهر قرار دادند و صبح روز بعد ، با اطلاع از مرگ فرمانده کل خود ، سربازان آشوری متفرق شدند و توسط یهودیان بتولیا که غنایم زیادی به دست آوردند ، تحت تعقیب آنها قرار گرفتند. در طول زندگی جودیت یهودیان دیگر تهدید نشدند - وی 105 سال عمر کرد یا مدتها پس از آن.

پیشنهادهای زیادی در مورد کتاب تاریخ ترکیب جودیت ارائه شده است . اگرچه نظرسنجی علمی فعلی این است که این کتاب در جنگاوری جو وطن پرست از دوره Maccabean اولیه (ج 150 نوشته شده بود پیش از میلاد ) توسط یک یهودی فلسطینی، هیچ یک از عناصر Maccabean در کتاب وجود دارد. این هیچ تأثیر مستقیم و غیرمستقیم یونانی را نشان نمی دهد ، خدای خدایان از قبل در خاور نزدیک باستان وجود داشته است، و اوضاع سیاسی توصیف شده در کتاب هیچ وجه اشتراکی با دوره مکابی ندارد. اگر گفته شود که کتاب جودیت تحت حکومت پارسی نگاشته شده است ، همه اشتباهات ظاهراً عمدی تاریخی را می توان فهمید. همانطور که در بالا ذکر شد ، هولوفرنس یک نام معمولی فارسی است. و کل اوضاع سیاسی و اجتماعی شرح داده شده در کتاب ، همانند زندگی یهودیان و نهادهای منعکس شده در کتاب ، متناسب با جهان فارس است. بنابراین، هیچ نشانه جدی است که این کتاب از جودیت محصول Maccabean وجود دارد، و بسیاری وجود دارد اشارات به زمان حکومت فارسی بیش از فلسطین. فقط ترجمه یونانی این کتاب موجود است، اما از سبک آن مشخص است که این کتاب در اصل به زبان عبری نوشته شده است. در دیباچه خود کتاب جودیت ، محقق کتاب مقدس لاتینجروم (حدود 347–419 / 420 م. ) اظهار داشت که وی برای ترجمه خود از متن کلدانی (به معنای آرامی) استفاده کرد و همچنین از ترجمه قدیمی لاتین از یونانی استفاده کرد. ترجمه وی در بسیاری از نکات با متن اصلی تفاوت دارد.


دیگر داستان کوتاه یهودی که احتمالاً مربوط به دوران پارسی است ، کتابتوبیت ، به نام پدر قهرمان آن نامگذاری شده است. اکنون از روی قطعاتی که از کتاب در قمران کشف شده است ، دانشمندان می دانند که شکل اصلی این نام توبی بوده است. توبیت از قبیله عبری نفتالی بود و به عنوان تبعیدی در نینوا زندگی می کرد. پسرش بودتوبیاس توبیت با پیروی از اصول تقوی یهودیان ، اجساد بنی اسرائیلی خود را که اعدام شده بودند ، به خاک سپرد. یک روز ، وقتی او مرده ای را دفن کرد ، کود گرم گنجشک ها در چشمانش افتاد و او را کور کرد. متعاقباً خانواده وی از فقر رنج می بردند ، اما سپس توبیت به یاد آورد که او یکبار در Rages (امروز تهران) در مدیا سپرده نقره گذاشته است. او پسرش توبیاس را به همراه همراهی که در حقیقت فرشته بود فرستادرافائل تحت عنوان یک اسرائیلی ، برای بازیابی ودیعه. در طول سفر ، در حالی که توبیاس در دجله مشغول شستشو بود ، ماهی تهدید کرد که پایش را می بلعد. با راهنمایی رافائل ، توبیاس ماهی را صید کرد و صفرا ، قلب و کبد او را از بین برد ، زیرا اعتقاد بر این بود که دود قلب و کبد قدرت جن گیری شیاطین را دارد و مرهمی که از جگر ساخته می شود کوری را درمان می کند. در راه او در اکباتانا (در ایران) ، جایی که راگوئل ، یکی از اعضای خانواده توبیاس ، در آن زندگی می کرد ، ایستاد. دخترش سارا هفت بار ازدواج کرده بود ، اما این افراد توسط دیو کشته شده بودندآسمودئوس در شب عروسی ، قبل از اینکه با او دراز بکشند. در مشاوره رافائل، توبیاس خواسته ازدواج با دختر Raguel، و در شب عروسی توبیاس Asmodeus به پرواز از طریق بوی کبد سوزش و قلب ماهی قرار داده است. رافائل به Rages رفت و با ودیعه برگشت. وقتی او به همراه همسر جوان خود و رافائل به نینوا بازگشت ، توبیاس با مالیدن لقمه ماهی روی چشمانش ، بینایی پدر را بازگرداند. سپس رافائل فاش کرد که او یکی از هفت فرشته خدا بوده و به آسمان صعود کرده است.

داستان کتاب توبیت نسخه تاریخی و یهودی شده ای از داستان مشهور معروف "The Grateful Dead ” (یا" شبح شکرگزار ") ، که در آن یک مرد جوان علی رغم صدور دستوراتی برای چنین عملی ، جسد یک غریبه را دفن می کند ؛ بعداً جوانان با شفاعت روح مرده عروسى را برنده می شوند. آسمودئوس (در فارسی ، Aeshma Daeva ، دیو خشم) به عنوان یک دیو قدرتمند در ادبیات ربانی و همچنین در داستان های عامیانه ظاهر می شود. در شکل یهودی داستان ، فرشته رافائل جایگزین "مردگان سپاسگزار" می شود. طبق گفته خنوخ اتیوپیک (20: 3 ؛ 22: 3) ، رافائل بر روح ارواح مردگان منصوب می شود (برای خنوخ، زیر را ببینید) از آنجا که علت این وضعیت در کتاب توبیت ذکر نشده است ، خود داستان به شکل یهودی آن احتمالاً قبل از اینکه موضوع کتاب توبیت شود ، وجود داشته است. اثر حاضر یک محصول ادبی است. طرح جالب موارد زیادی را در اختیار نویسنده قرار داد تا آموزه های دینی و اخلاقی را به شیوه ادبیات حکمت ، که مربوط به مسائل عملی و روزمره است ، وارد کند. این کتاب شامل دعاها ، مزامیر ، و عبارات است که بیشتر آنها در دهان توبیت قرار می گیرند. این قدیمی ترین شاهد یهودی استقانون طلایی (4:15): "و آنچه را که از آن متنفرید ، با کسی انجام ندهید." امیدهای فرجام شناسی نیز شرح داده شده است: در آخر زمان ، همه تبعیدیان یهودی برمی گردند ، اورشلیم از سنگهای قیمتی و طلا بازسازی می شود ، و همه ملت ها خدای واقعی را پرستش می کنند. در این تصاویر پیشامدانه ، شکل مسیح رخ نمی دهد.

فضای مذهبی ، اجتماعی و ادبی کتاب حاوی عناصری از دوره یونان نیست. بنابراین ، این کتاب احتمالاً در دوره پارسی یا اوایل حکومت یونان (قرن 3 قبل از میلاد ) نوشته شده است. این کتاب امروزه در سه بازخوانی اصلی وجود دارد و تشخیص اینکه متن اصلی چیست ، اغلب دشوار است. این کتاب به زبان عبری یا آرامی نوشته شده است. تفسیرهای یونانی متفاوت است ، شاید به این دلیل که براساس نسخه های مختلف سامی است. این سوالات ممکن است هنگامی که قطعات عبری و آرامی کتاب ، که در میان طومارهای دریای مرده یافت شده است ، منتشر شود ، پاسخ داده شود.

 

داستان آخیکار

طبق کتاب توبیت ،آهیکار ، پیاله دار پادشاه آشور ، اسحاردون ، برادرزاده توبیت بود. او شخصیتی فرعی در داستان است و داستان خودش ذکر شده است. آخیکار قهرمان یک اثر غیر یهودی خاور نزدیک است ، داستان آهیکار. این کتاب در ترجمه های قرون وسطایی وجود دارد که بهترین آنها در سریانی است. این داستان در دوره پارسی در مستعمره نظامی یهودیان در جزیره الفانتین در مصر شناخته شده بود ، واقعیتی که با کشف پاپیروهای آرامی تکه تکه شده اثر مربوط به سالهای 450-410 قبل از میلاد نشان داده شد . بنابراین ، نویسنده کتاب توبیت احتمالاً داستان آهیکار را می دانست ،که در آن ، همانند کتاب توبیت ، طرح بهانه ای برای معرفی سخنرانی ها و سخنان حکیمانه است. برخی از گفته های توبیت در کلمات آخیکار خردمند قرینه های نزدیک دارند.

باروک

آخرالزمان Baruch ، که به یونانی موجود است و در Septuagint نیز وجود داشت ، به این منسوب استباروچ ، دبیر پیامبر عهد عتیق ، ارمیا (قرن 7 و 6 قبل از میلاد ). این باروخ بود که نامه ارمیا به تبعیدیان در بابل را خواند. یهودیان پس از شنیدن سخنان او توبه کرده و به گناهان خود اعتراف کردند. قسمت اول کتاب باروک (1: 1–3 ، 8) ، شامل اعتراف به گناهان یهودیان پس از ویرانی اورشلیم و دعای بخشش و نجات تبعیدیان ، ممکن است از پارسی یا حداقل از دوره قبل از مکابی این بخش اولیه در اصل به زبان عبری نوشته شده است و به نظر می رسد بسیار باستانی باشد. دو قسمت دیگر (3: 9–4: 4 و 4: 5–5: 9) به زبان یونانی نوشته شده اند و یا از عبری یا آرامی آزادانه ترجمه شده اند. اولین مورد ستایش خرد است: فقط اسرائیل از خدا حکمتی دریافت کرد که همان قانون استاز موسی قسمت آخر کتاب باروخ شامل نوحه های اورشلیم از ویرانی و دلداری او است.